Logos Multilingual Portal

20- فرآیند ترجمه- بخش دوم

 

از ویژگی­های فرآیند ترجمه دارا بودن دو مرحله است: مرحله­ی تحلیل (analysis stage )، و مرحله­ی تلفیق (synthesis stage ). در مرحله­ی تحلیل، مترجم به متن پیشین مراجعه می­کند که تا جایی که ممکن است آن را بفهمد. مرحله­ی تلفیق، مرحله­ای است که در آن متن پیشین در خواننده مفروض منعکس می­گردد، با بهتر بگوییم، در ایده­ای منعکس می­گردد که مترجم از خواننده­ی مفروض متن پسین در ذهن دارد.

[...] متن، مشارکت خواننده را به عنوان شرطی برای واقعی ساختن خود مفروض می­گیرد. یا به بیان بهتر، می­توان گفت که  متن، محصولی است که سرنوشت آن برای تفسیرش [یعنی اینکه به دست چه کسی می­افتد تا تفسیر شود،] باید بخشی از مکانیسم زایشش باشد: تولید کردن یک متن به معنای اتخاذ یک استراتژی است که پیش­بینی تحرکات دیگران نیز، [که در مسأله­ی ما خواننده­ی مفروض است،] به آن ضمیمه­ است – همانگونه که در همه­ی استراتژی­ها همین اتفاق می­افتد. [1]

 

به عبارت دیگر، اکو (Eco ) به ما می­گوید که، زمانی که متنی را تولید می­کنیم (اکو از ترجمه سخنی به میان نمی­آرود، اما نکاتش به کار ما نیز می­آید)، تحرکات خواننده را نیز پیش­بینی می­کنیم. بنابراین، ما حضور یک خواننده­ی الگو (Model Reader ) را مفروض می­گیریم:

خواننده­ی الگو، مجموعه­ای است از شرایط خرسندی (conditions of happiness )، که لفظاً تأسیس شده­اند، و برای اینکه محتوای بالقوه­ی متن به طور کامل واقعیت بیابد، این شرایط باید فراهم شوند. [2]

این بدان معناست که مترجم، که استراتژی ترجمه­اش را استادانه طراحی کرده، متن پیشین را در خواننده­ی الگو منعکس می­کند، یعنی گونه­ای خواننده که او از ارتباط میان متن پیشین و فرهنگ متن پسین، وی را استباط می­کند. بنابراین هیچکدام از خوانندگان واقعی، یا به عبارت دیگر خوانندگان تجربی، به طور کامل نمی­توانند بر خواننده­ای الگو تطبیق کنند. آنچه اکو به ما می­گوید آن است که هر چه یک خواننده­ی تجربی متفاوت­تر از خواننده­ی الگوی فرضی ما باشد، واقعیت بخشیدن به محتوای بالقوه­ی یک متن کمتر شکل می­گیرد، یعنی آنکه ثمردهی متن تولید شده، یا درک آن، کمتر به صورت کامل رخ می­دهد.

این آن چیزی است که در مرحله­ی تلفیق در فرآیند ترجمه روی می­دهد.

همانگونه که در درس­های آینده از این دوره­ی آموزشی بهتر خواهیم دید، ما با تقابلی که میان ترجمه­ی «آزاد» و ترجمه­ی «تحت-اللفظی» ترسیم می­گردد، مخالفیم و آن را نمی­پذیریم، چرا که معتقدیم نمی­توان با معیارهای علمی این دو گونه ترجمه را تعریف نمود. از نظر ما جالبتر آن است که بر عنصر غالب ترجمه متمرکز شویم: فرآیند ترجمه را می­توان بر محوریت مرحله­ی تحلیل بررسید؛ در این حالت، عنصر غالب ترجمه بر مولف متن پیشین متمرکز است، و بر مترجم. فرآیند ترجمه را می­توان بر محوریت مرحله­ی تلفیق نیز بررسی کرد؛ در این حالت عنصر غالب ترجمه، تمرکز بر خواننده­ی الگوی متن پسین خواهد بود. [3] البته عنصر غالب متن پیشین و عنصر غالب متن پسین ممکن است که همواره بر هم تطبیق کامل نداشته باشند.

دو قطبی که فرآیند ترجمه ممکن است به سمت آنها جهت گیری داشته باشد، دو قطبی هستند که توری (Toury ) آنها را اصل کفایت (adequacy principle ) و  اصل مقبولیت (acceptability principle ) نامیده است. کفایت، سنجش میزان تبعیت متن پسین از متن پیشین است، از نقطه­نظر مترجم، به علاوه­ی در نظر گرفتن اصول اخلاقی­اش ( her deontological principle ). از طرف دیگر، مقبولیت، در ارتباط با فرهنگی که متن پسین به آن تعلق دارد، یعنی فرهنگ مقصد، سنجیده می­شود. ترجمه­ای که در رعایت «کفایت» در آن افراط شده باشد، ممکن است مقبول واقع نشود، یعنی ممکن است که نتوان در آن هیچ بیان شفاف و دقیقی برای خواننده­ی الگو یافت.

اگر نخواهیم که سررشته کلام از دستمان بیرون رود، برای این بحث نسبتاً محض نیاز به چند مثال عینی داریم. یکی از کتابهایی که تاکنون در جهان بیشترین ترجمه از آن صورت گرفته است، کتاب مقدس (Bible ) است. ترجمه­هایی که از این کتاب پیش از مارتین لوتر (Martin Luther ) صورت می­گرفت، به یک دلیل بیسار ساده، بیشتر به سمت قطب «کفایت» متمایل بودند و کفایت را مورد توجه قرار می­دادند: اینکه کتاب مقدس برای یهودیان، مسیحیان، و نیز مسلمانان متنی مقدس است. [4] به همین دلیل، مترجمان ارزش بسیاز زیادی برای محتوای آن قائلند، و البته برای شکل آن نیز به همین نحو: یعنی برای آوای متن آن، حتی برای شکل نشانه­های متن نیز ارزش زیادی قائلند؛ به همین دلیل آنها تلاش می­کرده­اند تا در ترجمه­ی آن، روایتی هرچه نزدیکتر به متن اصلی تولید کنند.

مارتین لوتر متوجه شد که ترجمه­ی آلمانی کتاب مقدس برای بیشتر مومنان آلمانی زبان غیر قابل فهم است، و این مسأله داشت میان کلیسا و مردمش فاصله می­انداخت. به همین جهت او روایتی قابل فهم­تر از ترجمه­ی کتاب مقدس ارائه داد:

من می­خواستم که [در ترجمه­ام] آلمانی صحبت کنم و نه لاتین یا یونانی، چرا که قصد داشتم ترجمه­ام به زبان آلمانی باشد. [...] انسان نباید از حروف لاتین بپُرسد که چگونه باید به زبان آلمانی سخن گفت، آنگونه که این احمق­ها این کار را می­کنند؛ این را باید از مادری که در خانه­اش است پرسید، از کودکانی که در خیابانند، از مردی معمولی که در بازار است، و به دهان همه­­ی آنها باید نگریست تا دانست که چگونه سخن می­گویند و بعد ترجمه کرد. به این ترتیب است که آنها خواهند فهمید و تشخیص خواهند داد که ما با آنها در حال سخن گفتن به زبان آلمانی هستیم. [5]

در کلیسای کاتولیک رُم این عمل را توهین به مقدسات شمردند، و این اقدام لوتر یکی از دلایل تکفیر او بود. بدین گونه بود که لوتری­ها و مذهب پروتستان متولد شدند. با این حال، پس از آن، کلیسای کاتولیک رُم نیز موضعش را تغییر داد و ترجمه­هایی بسیار قابل فهم­تر برای مومنان به مذهبش ارائه داد، متونی که بسیار به قطب «مقبولیت» نزدیکتر بودند.

با این وجود، کتاب مقدس، هنوز هم تا امروز ترجمه می­شود، و گاه برخی ترجمه­ها با ترجمه­هایی که رایج­ترین ترجمه­ها هستند، آنقدر متفاوتند که برخی، آنها را بسیار دور از اصل «کفایت» می­دانند. در زیر قطعه­ای از سفر خروج را از ترجمه­ی کینگ جیمز (King James ) (ستون چپ)، و ترجمه­ی تحت الفظی یانگ (Young ) (ستون راست) مقایسه می­کنیم.

 

1 Now these are the names of the children of Israel, which came into Egypt; every man and his household came with Jacob.
2 Reuben, Simeon, Levi, and Judah,
3 Issachar, Zebulun, and Benjamin,
4 Dan, and Naphtali, Gad, and Asher.
5 And all the souls that came out of the loins of Jacob were seventy souls: for Joseph was in Egypt already.
6 And Joseph died, and all his brethren, and all that generation.
7 And the children of Israel were fruitful, and increased abundantly, and multiplied, and waxed exceeding mighty; and the land was filled with them. [6]

1 And these [are] the names of the sons of Israel who are coming into Egypt with Jacob; a man and his household have they come;
2 Reuben, Simeon, Levi, and Judah,
3 Issachar, Zebulun, and Benjamin,
4 Dan, and Naphtali, Gad, and Asher.
5 And all the persons coming out of the thigh of Jacob are seventy persons; as to Joseph, he was in Egypt.
6 And Joseph dieth, and all his brethren, and all that generation;
7 and the sons of Israel have been fruitful, and they teem, and multiply, and are very very mighty, and the land is filled with them. [7]

 

 

همانطور که می­بینید، ترجمه­ی یانگ به قطب «کفایت» نزدیکتر است، تا جایی که برخی عبارات آن بدون فعل است (و فعلها در کروشه اضافه شده اند)، و گاه عباراتی در آن می­توان یافت که درک آنها به لحاظ دستوری دشوار است. امیدواریم که با این مثال روشن از تفاوت میان اصل «مقبولیت» و اصل «کفایت»، درک [اهمیت] انتخابهای ایدئولوژیک مترجمان و ناشران را که تأثیری به سزا بر شکل متن پسین دارند، آسانتر ساخته باشیم.

 

Bibliographical references

ECO U. Lector in fabula. La cooperazione interpretativa nei testi narrativi. Milano, Bompiani, 1991. ISBN 88-452-1221-1.English edition: The role of the reader: explorations in the semiotics of texts. Bloomington, Indiana University Press, 1979

LUTHER M. Sendbrief vom Dolmetschen, 1530.

TOROP P. La traduzione totale. Ed. by B. Osimo. Modena, Guaraldi Logos, 2000. ISBN 88-8049-195-4. Or. ed. Total´nyj perevod. Tartu, Tartu Ülikooli Kirjastus [Tartu University Press], 1995. ISBN 9985-56-122-8.

TOURY G. In Search of a Theory of Translation, Tel Aviv, The Porter Insistute for Poetics and Semiotics, 1980.

 



[1] Eco 1991, p. 54.

. تأکید از مولف است

[2] Eco 1991, p. 62.

تأکید از مولف است.

[3] Torop 2000, p. 200 - 201.

[4] البته برای مسلمانان صورت اصلی این کتاب، مقدس است. مسلمانان معتقدند که آنچه امروز به عنوان کتاب مقدس در دست اهل کتاب است، روایتی تحریف شده از کتاب مقدس است (مترجم).

[5] Martin Luther 1530, p. 106.